راه امام(ره) ؛ وسیله نجات - رادیو سرو
درباره امام خیلى حرف زدهایم، شاید بعضىها خیال کردهاند ما با اغراق و مبالغه حرف میزنیم؛ ولى نه، آنچه درباره امام بزرگوارمان گفتهایم، نه اغراق است، نه مبالغه است؛ بخشى از واقعیت است؛ بیش از آنچه توصیف کردهایم و توانستهایم ارائه بدهیم، امام بزرگوار و عزیز ما داراى مضمون و معنا و مغز بود. آنچه در اختیار ملت ایران و در معرض دید و فکر ملتها در سراسر عالم است، ساخته و پرداخته آن دست توانا است. ما براى اینکه راه را درست برویم، باید نقشه معمار را بدانیم. اگر در یک بناى متعارف معمولى، نقشه در اختیار نباشد، نقشه اصلى معلوم نباشد، سازندگان و بنایان هرچه هم چیرهدست باشند، ممکن است اشتباه کنند؛ باید نقشه اصلى را دانست تا بتوان براساس آن نقشه اصلى، اگر هنرى در سازندگى و در احیاء هست، آن را بهکار برد. نقشه او نقشهاى نبود که فقط از ذهن انسان صادر بشود، قطعاً مؤید من عندالله بود.(1)
این ملت بدون امام و مکتب سیاسی او قادر به چنین کار بزرگی نبود. مکتب سیاسی امام میدانی را باز میکند که گستره آن حتّی از تشکیل نظام اسلامی هم وسیعتر است. مکتب سیاسیای که امام آن را مطرح و برای آن مجاهدت کرد و آن را تجسم و عینیت بخشید، برای بشریت و برای دنیا حرف تازه دارد و راه تازه پیشنهاد میکند. چیزهایی در این مکتب وجود دارد که بشریت تشنهی آنهاست؛ لذا کهنه نمیشود. کسانی که سعی میکنند امام بزرگوار ما را به عنوان یک شخصیت متعلق به تاریخ و متعلق به گذشته معرفی کنند، در تلاشِ خود موفق نخواهند شد. امام در مکتب سیاسی خود زنده است، و تا این مکتب سیاسی زنده است، حضور و وجود امام در میان امت اسلامی، بلکه در میان بشریت، منشأ آثار بزرگ و ماندگار است. (2)
امام صریحاً در جبهه مخالف قلدران بینالمللی و مستکبران قرار داشت، هیچ ملاحظهای نمیکرد. این است که امام در مقابله میان قلدران و مستکبران و قدرتهای زورگوی عالم با مظلومان، در جبههیمظلومان بود؛ صریح و بدون ملاحظه و بیتقیّه این را بیان میکرد. طرفدار جدّی مظلومان جهان بود. امام با مستکبرین سرِ آشتی نداشت. واژه «شیطان بزرگ» برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود. (3)
امام با سخنان خود، با رفتار خود یک هدایت مستمری را برای امت خود - برای ما مردم - به جای گذاشته است. یعنی دست امام، انگشت اشاره امام در همهی پیچ و خمهای زندگی ما را راهنمائی میکند و یکی از قویترین و بهترین مواریث معنوی امام، همین وصیتنامه اوست. جا دارد در برهههای مختلف، مردم، مسئولان گوناگون، جوانها این وصیتنامه را بازخوانی کنند؛ در این تدبر کنند. (4)
مردان خدا بر دلها حکومت میکنند؛ و بر اثر همین اتصال به خداست که سلطان دلها میشوند. ولایت مردان خدا، ولایت معنوی و باطنی است؛ ولایت ظاهری آنها هم - اگر به ولایت ظاهری دست پیدا کنند - ناشی از معنویت و ولایت باطنی آنهاست. خدا قدرت خلاقیت خود را به مردان خدا و پیغمبران خود و اوصیاء پیغمبران میبخشد و آنها را بر دلها حاکم میکند. ولایت و حکومتی که رشحهای از ولایت معنوی در آن نباشد، اگر جذابیتی هم داشته باشد، جز لعابی از دروغ و فریب و تزویر نیست. لذا نوع حکومت مردان خدا و حاکمان الهی با دیگران متفاوت است. امام این الگو را به ما نشان داد و ما آن را از نزدیک دیدیم. ما وقتی به خود نگاه میکنیم، فاصله میان خود و پیغمبران و اولیاء خدا و مردان بزرگ الهی و معنوی را ناپیمودنی و ژرف میبینیم. اما امام بزرگوار در زمان ما، در خلأ پیغمبران الهی و وحی الهی، با حضور خود، با فکر خود و با رفتار خود توانست نمونه زندهای را به ما نشان دهد تا ببینیم ولایت معنوی چیست. امروز هم راه امام و فکر امام و هدف امام برای ملت ایران و امت اسلامی وسیله نجات است. (5)
پینوشت:
(1) بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) – 1393/3/14
(2) بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم پانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) – 1383/3/14
(3) بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) – 1394/3/14
(4) بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) – 1387/3/14
(5) بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم شانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) – 1384/3/14